یادداشت 13 اسفند 1395 - یک روز استراحت که با کار فراوان و خوب سپری شد

ساخت وبلاگ

بنا به هماهنگی قبلی که انجام شده بود پنج شنبه رو به همراه تنی چند از همکاران و دوستان به بازدید از چند گلخانه در اطراف اصفهان رفتیم. این برنامه که ابتدا بنا داشتیم طی دو ساعت انجام بشه حدود 3.5 ساعت طول کشید. برخی گلها که طی یکی دو سال گذشته مهمان میز گل نوروزی خونه ما بود امسال در گلخونه ها دیده نمیشد. وقتی دلیل این موضوع رو پرسیدم گفتند که بیشتر روی آوردند به تولید گلهایی که زودتر برگشت سرمایه داشته باشه. خیلی حیف شد. امیدوارم سال آینده شرایط اینگونه نباشه.

 

در این برنامه با لباس تقریبا" ورزشی (و غیر رسمی) حضور داشتم. چند عکس از همراهان و همکارانم گرفتم و همینطور چند عکس از برخی گلها که دیدیم. تمام شدن باطری دوربین مانع از این شد که عکسهای بیشتری بگیرم.

 

 

 

 

 

 

صبح جمعه رو برای سر و سامان دادن به باغچه ها و گلدونهای خونه اختصاص دادم. چیدن علفهای هرز و تعویض خاک تعدادی از گلدونها حدود 2.5 ساعت طول کشید. سپس آماده شدیم تا برای برخی خریدهای نوروزی به بازار بریم. توی خرید معمولا" به خرید حداقلها بسنده میکنیم. لباسها رو نه بر اساس مد بلکه بر اساس برازندگی و کاربرد تهیه میکنیم و تلاش داریم تولید داخلی بخریم. اکثر پوشاک موجود در بازار دارای پارچه خارجی هستند اما تقریبا" اکثر قریب به اتفاق اونها در کارگاههای داخلی دوخته میشن و بعد برچسب خارجی روش زده میشه. متاسفانه هستند مردمی که به کار تولید داخل اعتماد ندارند. ممکنه قیمت تمام شده ی پوشاک داخلی به هزار علت بالاتر از نمونه های خارجی بخصوص چینی باشه اما از نظر کیفیت کار ، به واقع کارگران و خیاطان ایرانی کارشون عالی است. طرح ها هم چشم نواز هستند.

 

خریدهامون رو مثل همیشه از سه فروشگاه از پیش تعیین شده که سالهاست از اونها خرید میکنیم انجام دادیم و حوالی ظهر برگشتیم خونه. پس از صرف نهار دوباره رفتم توی حیاط و به گلها رسیدگی کردم. امسال برای اولین بار بذر کاکتوس کاشتم. یکی از دوستان گرامی پاکتی حاوی بذر کاکتوس که از ینگه دنیا رسیده بود رو برام آورده بودند. دیشب مطالبی در مورد نحوه کاشت بذر کاکتوس خوندم و امروز بعد از ظهر اونها رو کاشتم. انشاءالله که خوب نتیجه بده.

 

گلهای کراسولای خوش رنگمون در فصل زمستان بخاطر سرما به رنگ قرمز بسیار زیبایی درمیاند ولی سرمای زیاد 14- امسال باعث شد این گلها یخ بزنند و کمی جلوه ی خودشون رو از دست بدهند. خوشبختانه ریشه ها سالم موند و امروز وقتی این گلها رو هرس کردم دیدم جوانه های زیادی تولید کردند. تعداد زیادی قلمه هم گرفتم و در گلدونها جدید کاشتم.

 

غروب و سر شب هم به دیدن یکی از بستگان رفتیم. وقتی برگشتم خونه برای انتخاب دو بیت شعری که در آغاز هفته برای بستگان و دوستان و همکارانم میفرستم ، تقریبا" یک چهارم یه دیوان رو خوندم تا بلاخره دو بیت مورد نظرم رو انتخاب کردم. دوست دارم برای اینکار وقت بذارم. هم برای خودم خوبه (و انسم رو با شعر حفظ میکنه) و هم به مخاطبم احترام میذارم. معمولا" نتیجه ی کار هم خوب میشه و خیلی وقتها پاسخهای مناسبی هم دریافت میکنم.

 

آخر شب زمان تولید پنیر بود!! سعی میکنیم پنیر رو توی خونه درست کنیم تا مقدار نمکش رو به اندازه ی دلخواه استفاده کنیم. این پنیر به نظرم خوش طعمتر از پنیرهای مغازه است و تا حدی سالمتر (تا حدی بخاطر اینکه نمیدونیم کیفیت شیرهای پاستوریزه که میگیریم چه جوریه!)

 

شیری که امشب از مغازه خریدم ، تولید فردا بود!!! جل الخالق....

 

خوب ؛ روز پر کار امروز به انتها داره نزدیک میشه. شبتون خوش و پر ستاره باد

خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 67 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 0:53