یادداشت 6 اردیبهشت 1396

ساخت وبلاگ

با اینکه در اوقات فراغت دارم سر خودم رو با کارهایی مثل رسیدگی به گل و گیاه گرم کرده و سعی میکنم فعال و پر انرژی باقی بمونم اما واقعیت اینه که این روزها بد جوری احساس کسالت و یکنواختی در برنامه های کاریم دارم و بعضی وقتا دچار روزمره گی میشم.

 

شرایط اقتصادی کشور و رکود حاکم بر بخش ساختمان ، درآمد شهرداریها رو تحت تاثیر قرار داده. روزهای آبسالی درآمد نقدی سپری شده و حال دیگه درآمد بسختی بدست میاد. البته وضع درآمدهای غیر نقدی شهرداری متفاوت است و در این بخش منابع بسیار خوبی رو جذب کردیم اما در این شرایط رکود ، تبدیل این منابع غیر نقدی به پول نقد و یا استفاده از اونها در برنامه های توسعه شهری کاری نسبتا" سخت و زمانبر است.

 

این دوران چه کوتاه مدت باشه و چه بلند مدت ، سیاستهای اجرایی خاص خودش رو میطلبه و نمیتونیم و نمیشه با همون دست فرمون دوران آبسالی ، دوران خشکسالی رو طی کنیم. نوع تعامل و همکاری بین بخشی در شهرداری باید تغییر بکنه و تمرکز در تصمیم گیریهای مالی باید جانشین وضعیت جاری بشه. درمان برخی دردها و مشکلات بخشی که مدیریتش در حیطه اختیارات و وظایف خودم هست کاملا" روشن و مشخصه اما بدلایل مختلف این راهکارها بدلیل برخی مصلحت اندیشیها به اجراء در نمیاد و به آینده موکول میشه ؛ آینده ای که دیگه ممکنه فرصتی رو در اختیار ما نگذاره و یا اینکه شرایط اونقدر پیچیده و حاد بشه که راهکارهای امروز پاسخگوی حل مشکلات جمع شده ی فردا نباشه. قرار گرفتن در این شرایط اذیتم میکنه و انرژی منفی و کسالت برام به همراه داره.

 

در اواخر سال گذشته پیشنهاد شد برای حل مشکلات یه موسسه اقتصادی وارد تیم مدیریتی اون موسسه بشم. ابتدا نمیخواستم قبول کنم چرا که خبر داشتم اوضاع و احوال مالی اونجا مناسب نیست ولی بعد متقاعد شدم که کنار رفتن از این میدان ثمری جز ایجاد مشکلات بیشتر نداره. پذیرفتم و وارد شدم. در این مدت با همکاری بقیه دوستانی که در اون موسسه حضور دارند تلاش کردیم تا اوضاع رو سر و سامانی بدیم اما هر مشکلی رو که حل میکنیم میبینیم باز یه مشکل دیگه که تا بحال نادیده بوده خودش رو نشون میده و یا کشف میشه! خدا عاقبتمون رو با اینکار بخیر کنه. ناامید نیستم و باز هم تلاش خواهم کرد تا با تمام قوا بر این مشکلات غلبه کنیم اما به واقع کار سختی رو پذیرفتم. ولی خوب ؛ از یه جهت هم راضی هستم چرا که پرداختن به این کارهای سخت رو به نشستن پشت میز و امضاء کردن های معمولی و راحت ترجیح میدم.

 

در بحث ورزش و فعالیتهای جسمی مدتی است بخاطر تعطیلات و بیماری همسرم نتونستم به کوهنوردی بپردازم. هر چند که کلی مشغولیت دیگه دارم اما کوه یه چیز دیگه است و بسیار آرامش بخش. در طول حدود 45 روز گذشته فقط یکبار به کوه رفتم و این یعنی هیچ.....

 

فردا ، شب اول ماه شعبان است و غروب پنج شنبه باید به استقبال هلال این ماه شریف و پر برکت بریم. دیدن هلال ماه از جمله برنامه های بسیار ویژه ای است که برام دنیا دنیا انرژی و آرامش و امید به همراه میاره. انشاءالله که فردا شرایط جوی مناسب باشه و چشمم به جمال این یار دیرین منور بشه.

خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1396 ساعت: 8:07